واکنش احساسی بازیگران و هنرمندان به خودکشی و درگذشت کیومرث پوراحمد

پس از درگذشت کیومرث پوراحمد کارگردان برجسته سینما در رشت که برخی آن را خودکشی خوانده اند، بسیاری از بازیگران و هنرمندان به درگذشت او واکنش نشان دادند.
الهام پاوه نژاد: در ترافیک خیابان برایم پیامک میاد.
به صفحهی گوشی نگاه میکنم از یک خبرنگاری نوشته:
«کومرث پوراحمد خالق قصههای مجید و… درگذشت.»
گوشی رو میبندم.. در ایستِ ترافیکِ بعدی دوباره پیام رو میخونم…
با مراسم رایج این هفت ماه فیلتر شکن بالاخره باز میشه و هجوم پست و استوری خبر…
گوشی را میبندو و به تصاویری که ازش دارم فکر میکنم… اولین بار در دههی هفتاد جوان بودم و کم تجربه و تهیه کنندهی محترم پولم را نمیداد!
به مهر و راهنمایی خانم طائرپور عزیز شکایت به خانهی سینما نوشتم.
روز داوری مزبور
دو نفر را خیلی مشخص به یاد دارم.
آقای پورصمیمی عزیز که خیلی جدی و محکم با کاریزمای خاص خودشون نشسته بودن و آقای پوراحمد که در اول دیدار بلندی قدشون بسیار چشمگیر بود بل لبخند کمرنگی سعی در تلطیفِ فضا داشت..
این که هردو چه کردن با مدیرتولید و روایتهای دروغینش بماند…
مهم اون نگاه / اون نگاهِ امن که در پایان جلسه بود انگار میگفت: خیالت راحت ما هستیم…
خیالت راحت ما هستیم…
.
شما بودین آقای پوراحمد عزیز… بودین و حق منو گرفتین… اما… اما…
ما برای شما نبودیم ….
چطور خالقی که ترس از جنگ و مرگ را با آثار شیرینش از ما گرفت چنین انتخابی دارد؟
امشب شما با خسرو شکیبایی بزرگ برای مادر میخونید: مادر من مادر من تو یاری و یاور من…
انگار دلتنگی برای دیدار ازدست دادهها بر میل به زندگی در کنار ماندهها غلبه کرد… چه تلخ… چه تلخ… چه ترسناک…
و من که
انگار دیگه اشکی برای ریختن ندارم تا خانه آه میکشم… آه…
تسلیت به همسر و فرزند گرامی و محترمشون… آرزوی صبرِ پذیرشِ چنین فقدانی را دارم…
.
به وقت بعدازظهر چهارشنبه
۱۶ فروردین ماه ۴۰۲…
مازیار لرستانی:
شوک شدم….
کارگردانی خوش فکر، مردی شجاع و نترس، رفیق و همدم من در واتساپ..
.. پر از ایده های ناب برای فیلمسازی، آزاده و مستقل با درک و فهم و ذهنی باز، نسبت به مسائل جامعه..
باید از خود بپرسیم که چرا باید هنرمندی پیشکسوت و محترم و شریف همچون کیومرث پوراحمد
در سن پختگی، خود خواسته به زندگی اش خاتمه دهد؟؟؟
.. و جواب واضح است…
هنرمند وقتی کار نکند..
هنرمند وقتی دغدغه رنج و درد مردم رهایش نکند…
هنرمندی که وابسته سیستم فاسد نیست..
چه باید بکند؟؟؟
… خدا حافظ مرد قدبلند باهوش و شوخ سینما.
.. بیاد تمام دغدغه های مشترک..
در فقدانت اشکی نمی ریزم چون اشکها در قلبم مبدل به خشم شده اند
…
گر بر اوج فلک ام باید مرد..
عمر در گند به سر نتوان برد..
هومن خلعتبری:
سلام مرا،
سلام ما را به بیبی برسون … 🤍🤍🤍
خدا کنه دعوات نکنه چرا ” اینطور ” و ” به این شکل ” به کنارش رفتهای …
البته مطمئنم که درک میکنه و خودش از اون سمت، ناظر لحظات سخت، دوران سخت و روزگار سختت بوده …
به هرحال، از قول همهی ما محکم بغلش کن
🤍😔🤍؛
راستی … خانم عاطفی رو هم اگر دیدی، همینطور.
بهمن فرمان آرا: چه اندوه بزرگیست از دست دادن دوست عزیزی چون کیومرث پوراحمد بدرود دوست عزیز
سعید روستایی: آقای پوراحمد ! مرد بزرگ و نازنین، عجب خداحافظی تلخی کردید.
مهدی باقر بیگی بازیگر نقش مجید: رابطه من و ایشان رابطه پدر و پسری بود. آقای پوراحمد آدم مسئولیت پذیری بود. در زمان ساخت «قصه های مجید» و حتی پس ازآن حواسش به من بود. با هم مدام در ارتباط بودیم و احوالپرسی میکردیم. او در زندگی به من مشاوره می داد. برای من مثل یک پدر بود و با همدیگر رابطه پدر و پسری داشتیم. من ده دقیقه است که از درگذشت ایشان خبردار شدم. من با خانواده شان تماس گرفتم و آنها این خبر را تایید کردند. الان اصلا نمی توانم حرف بزنم. هم اصفهانیها و هم کل مردم کشور آدم بزرگی را از دست دادند. خانواده ایشان مثل خانواده خودم هستند. قصههای مجید یکی از سریالهای خوب این کارگردان بود. مردم هنوز بعد از بیست و چند سال این سریال را به یاد میآورند. به این خاطر که داستانش با زندگی مردم هماهنگ بود و خیلیها در خانه خودشان شخصیتی مثل مجید را داشتند.
حمید آذرنگ:
کیومرث خانِ پوراحمد
آقایِ خاطره سازِ نسلِ مرگ زیِ من
بالا بلندِ شوخ
پروازت بلند
سلامِ ما را به بی بیِ قصه های مجید برسان…
تینا پاکروان:
کودکی مان با قصه های مجید و محبت بی بی با صدای موسیقی دلنشین ناصر چشم آذر که هنوز با بردن نام سریال یا دیدن عکس شما که نبودنتون را باور نداریم در سرمان می چرخد، گذشت.
نسل ما به جز صدای آژیر خطر خاطره های کمی از کودکی دارد. ویدئو ممنوع بود و تلویزیون با داشتن دو شبکه برنامه های کمی برای بچه ها داشت. اما شما قصه گوی خانواده های ایرانی بودید که بی ترس از بمب و موشک جمعه ها دور هم جمع می شدند و با صدای موسیقی درخشان تیتراژ ما را
می بردید به کوچه پس کوچه های اصفهان تا نصف جهان را با شما بگردیم. بعدتر با خواهران غریب لذت دیدن فیلم موزیکال را به ما چشاندید و جلوتر با شب یلدا
عاشق مان کردید.
اینهمه پدری کردن شد که افسرده ی جوانی مان باشید یا داغ دار جوان های مان تا دور از هر جشنی، یک صبح بهاری، بی خبر، بار سفر ببندید؟!؟
سفر به خیر آقای #پوراحمد عزیز
محمد رضا غفاری: اقاى پوراحمد عزيزم 😔
چه خوشحالم شناختمتون. چه خوشحالم كه اين اجازه رو داشتم كه باهاتون كار كنم.
بچه بودم با مادرم رفتم سينما خواهران غريب رو ديدم . قصه هاي مجيد 😔❤️
و پارسال اين اجازه رو پيدا كردم كه در فيلمتون بازي كنم
و افتخار كردم هر روز با وجود اون سختي ها تونستم كنارتون باشم
دوستتون دارم
و دلم شكست از نبودتون
روحتون شاد كارگردان دوران كودكي ما ❤️
سجاد افشاریان: سفرتون غرقِ نور آقای پوراحمد نازنین ؛ مرد ِ رویاسازِ تمام ِ بچه های این سرزمین ؛ ما مانديم و اين تلخى و غمِ بى پايان…